خوب خداروشکر راه میری دیگه عشقم خیلی خوشگل تاتی تاتی میکنی
بعد میخوری زمین میخندی
بهت توجه نمیکنم گریه میکنی
ولی هنوزم بابایی و مامان بزرگو از من بیشتر دوس داری
قراره اتفاقای خوبی واسمون بیفته
امروز گوشواره هاتو درآوردیم چون همش میکشیدی خون میومد
مامان بزرگ رفته خونه خاله کوچیکه
باباتم بیداره داره فیلم میبینه
الان خوابی ولی دوس دارم بیدارت کنم که صورتمو بزارم کنار گوشتو گاز بگیرم از بس که بوی خوب میدی
غذاتو خوب میخوری
امروز گفتم در پنجره ارو ببند بعد از چندبار که همش به حرفم دقت میکردی یهو رفتی بستی
خوشگل مامانی بوس بوس