به جز سال اول ازدواج دیگه بقیه سالها تولدام و سالگرد عقد و سالگرد ازدواج یادش نبوده و هیچ کاری نکرده
حتی یادش هم انداختم که امروز تولدمه فقط گفت عههه تولدته یادم نبود اصلا مبارک باشه.دیگه هیچکاری نکرد
دلم خیلی گرفته هفته پیش سالگرد ازدواجمون بود چندبار گفتم ازدواجمون کی بود؟اصلا یادش نبود منم بیخیال شدم
من هنوز خیلی جوونم دلم این چیزا رو میخواد همه دوستام دارن همه ی این مراسما رو خواهرم خواهر همسرم هرکی اطرافمه دارن اینجور چیزا رو حداقل گل و کیک میگیرن همسراشون.دارم عقده ای میشم فکرمیکنم من لیاقت ندارم
حرفشو که انداختم گفت واسه اینکه ما همیشه دعوامون بوده تواینجور مواقع
ولی واقعا اینطور نبوده خیلی بغض دارم