نمیدونم چرا بچم خیلی بدخوابه و توی روز همش باید بغلم باشه .توی ۲۴ ساعت کلا ۵ ساعت میخوابم شاید هم کمتر .مثلا ساعت ۱ یا ۲ شب که دخترم میخوابه
منم میخوابم وسط شب همش بیدار میشه شیر میخواد بعدشم باید توی بغل باشه راه برم تا شیرشو بخوره سرم گیج میره همش ساعت ۷ صبح هم باید بیدارشم شوهرم رو بیدار کنم بره سرکار تا صبحونه بخوره بره شده ساعت ۹ صبح هم بچم بیدار میشه واقعا خسته شدم همش بغض دارم توی طول روز هم باید خونه رو مرتب کنم یا هرکاری که دارم همش تو بغلمه یه موقع هایی عصبی میشم با صدای بلند حرف میزنم یا واقعا توانایی بغل کردنشو ندارم میزارمش رو تختش گریه میکنه بعد که میخوابه عذاب وجدان میگیرم از ته دلم عاشقشم ولی واقعا سخته ۹ ماه بارداری رو جوری گذروندم که انگار نه انگار باردارم به هیچکی نگفتم جز شوهرم کسی هم ندارم البته حسرت لباس بارداری و ناز کشیدن و اینا موند رو دلم بعدشم کا بچم به دنیا اومد مادر شوهرم تا میدید ۵ دیقه چرت میزنم همه جور حرفی بهم میزنه واقعا خسته ام حتی همسرم هم درکم نمیکنه و میگه وظیفته به چه امیدی ادامه بدم آخه