2777
2789

 من یه برادر ۲۵ ساله دارم 

خودم ۲۱ 


خواهرم ۲۰ 

 بشدت به هم وابسته بودیم و همو دوست داشتیم خانواده گرمی داشتیم 

اما متاسفانه همه از هم دور شدیم و کینه به دل گرفتیم 

 منی که وقتی شنیدم برادرم رتبه ۲ رقمی کنکور شده از شدت خوشحالی گریه ام اومد یادمه رفتم براش از پس اندازام که جمع کرده بودم برا خودم چیزی بخرم براش کیک خریدم و لباس خریدم .... چقدر خوشحال بودیم 

امشب فهمیدم آزمون نظام مهندسی قبول شده 

حتی ذره ای خوشحال نشدم و چ بسا خیلیی ام ناراحت شدم  

یادم نمیره چقدر خون به جیگرم کرد سر ازدواج ام 

اون از خواهرم که قراره با دوست پسرش ازدواج کنه و بره  و اینقدر خودخواه شده که میگه قطع رابطه میخام کنم باهمه 

نمیدونم چیشد که رسیدیم اینجا دلم برا خانوادم میسوزه 

خودمم که اومدم یه شهر غریب 

هعییی ...

  وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید وقتی ابد چشم تورا پیش از ازل می آفرید وقتی زمین ناز تورا در آسمان ها می کشید وقتی عطش طعم تورا با اشک هایم می چشید. من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی.  چیزی نمیدانم ازین دیوانگی و عاقلی.  یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود. آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود   ( خداکنه باشی همیشه باشی ❤️🖇️)

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

نتیجه: اولویت اولت خودت باشه 

 اره الان حالم خوبه ولی دلم تنگ شد

  وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید وقتی ابد چشم تورا پیش از ازل می آفرید وقتی زمین ناز تورا در آسمان ها می کشید وقتی عطش طعم تورا با اشک هایم می چشید. من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی.  چیزی نمیدانم ازین دیوانگی و عاقلی.  یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود. آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود   ( خداکنه باشی همیشه باشی ❤️🖇️)
 بچه بیارید خواهر و برادر داشته باشه تنها نباشه نتیجه :...

همون بخدا 

  وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید وقتی ابد چشم تورا پیش از ازل می آفرید وقتی زمین ناز تورا در آسمان ها می کشید وقتی عطش طعم تورا با اشک هایم می چشید. من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی.  چیزی نمیدانم ازین دیوانگی و عاقلی.  یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود. آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود   ( خداکنه باشی همیشه باشی ❤️🖇️)
اگر شوهرت خوبه ت هم بیخیالشون باش

آره 

سر همین شوهرم با برادرم قهرم

  وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید وقتی ابد چشم تورا پیش از ازل می آفرید وقتی زمین ناز تورا در آسمان ها می کشید وقتی عطش طعم تورا با اشک هایم می چشید. من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی.  چیزی نمیدانم ازین دیوانگی و عاقلی.  یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود. آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود   ( خداکنه باشی همیشه باشی ❤️🖇️)
بدتر اینکه یه روز میفهمی زندگی مشترک هم اون چیزی نبوده که انتظار داشتی

نهههه خدانکنه اینو نگو 


  وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید وقتی ابد چشم تورا پیش از ازل می آفرید وقتی زمین ناز تورا در آسمان ها می کشید وقتی عطش طعم تورا با اشک هایم می چشید. من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی.  چیزی نمیدانم ازین دیوانگی و عاقلی.  یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود. آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود   ( خداکنه باشی همیشه باشی ❤️🖇️)
بین خانواده ها سردی افتاده ،مخصوصا بعد از ازدواج این فاصله ها بیشتر شده متاسفانه.

همش تقصیر برادرم بود اگه اون اینقدر مخالفت نمبکرد با ازدواج ام و خانوادم رو به جونم نمینداخت الان این نبود

  وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید وقتی ابد چشم تورا پیش از ازل می آفرید وقتی زمین ناز تورا در آسمان ها می کشید وقتی عطش طعم تورا با اشک هایم می چشید. من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی.  چیزی نمیدانم ازین دیوانگی و عاقلی.  یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود. آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود   ( خداکنه باشی همیشه باشی ❤️🖇️)
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792