سلام دوستان،من تقریبا ۱۲ساله که ازدواج کردم متاسفانه سه سال پیش که پسرم را حامله بودم همسرم به شدت سرد شد و بعد از چند ماه فهمیدم که با منشیش در ارتباطه ،میدیم میره خونه اشون بابت روابط نامشروع هم ازش شکایت کردم ولی دادگاه رای داد که مسئله کاری بوده و برای دادگاه روابط احراز نشده و خودش هم گفت من فقط دستش را گرفتم و اصلا رابطه جنسی نداشتیم  ،خلاصه که ما تا پای طلاق پیش رفتیم ،ولی یهویی متحول شد و سه دانگ از خونه را به عنوان مهریه و حق طلاق به من داد تا بیخیال بشیم البته منم ۱۳۰تا از سکه هام را بخشیدم ،الان تقریبا یکسال از اون ماجرا میگذره  همسرم غیر از مسائل مالی همه جوره حامیمه ،ولی واقعا کم اوردم ؛اون خاطرات ،اون نحوه ی برخورد تو اون دوران،دادگاهها و کلانتری خیلی اذیتم میکنه،نمی دونم چی کار کنم 
یکی از برخوردهای اون موقعش را بگم مثلا از زمان بارداری تا یکسالگی پسرم تو چشمام نگاه نمیکرد با من حرف نمیزد برای رابطه بهش التماس میکردم میگفت بهت حسی ندارم به فامیلامون گفته بود به زور تحملش میکنم 
شما بودید چی کار میکردید