هیچوقت نمی‌خواستم اسم طلاق بیارم ولی تو عقد یه بار دعوامون شد و اسم طلاق اورد
منم از همون موقعه دعوامون میشه میگم طلاق هه چون کتکم میزنع و مادرشوهرم اذیتم میکنه بعد همش میگن بزرگی بچه چرا نمیاری اخع من هنوز ۱۵سالمه بچع از کجا بیارم الانم قهر کردم بخاطر دخالت مادرشوعرم و شوهرم کع کتکم میزنع گفتم یا طلاق یا خونتو جدا کن حتی اگع اجاره بودع ،رفتارتم درست کن
فداتم عزیزم. سخته . ولی تو میتونی ان شاالله
بخدا اگه ببینه تو ب خودت اهمیت میدی و آرامشت برات مهمتره. خودش میاد سمتت
ولش کن . مثلا میخای چیو عوض کنی . مردای این مدلی آخر کار خودشونو میکنن. پس یاد بگیر و بکن تو مغزت با بحث و جدل یا این مرد فقط و فقط ازت فاصله میگیره
نمیگم طلاق بگیر ولی یکاری بکن دیگه جرات نکنه کتکت بزنه از مسعله کتک زدن ساده نگذر ببخش ها به گوه خوردن بندازش دخالت مادرشم بستگی به سیاست تو داره اول زندگی مریضن اکثرا دخالت میکنن با سیاست و نرمی شوهرت رو بکش طرف خودت جلوی شوهرت به مادرش زیاد محبت کن از مادرش هیچ گله ای نکن من خودم این سیاست رو چون نداشتم خیلی عذاب کشیدم تو سعی کن داشته باشیش ولی تو قضیه کتک زدن به هیچ عنوان کوتاه نیا شوهر من الان دیگه کتکم نمیزنه ولی اونقدر کتکم زده ها یه بار کم مونده بود بچه امو سقط کنم خدا رحم کرد واسه بچه دار شدن اصلا عجله نکن شوهرتم گف بچه مستقیم نگو الکی بگو میخام دو نفری بریم مسافرت و اینا باهم باشیم بگو بعد بچه نمیتونیم اینکارا رو بکنیم نمیدونم چرا با این سن کم ازدواج کردی حداقل واسه بچه دار شدن عجله نکن یه ۵ سالی صبر کن زندگیت به تعادل برسه بعد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
