من دختر هستم و سال یازدهم حسابداری ام ، هنرستان فنی و حرفه ایی هم هستم و حسابداری خیلی رشته خوبیه و همیشه براش کار هست ولی زندگیم داره نابود میشه و اعصابم خورده چرا نرفتم تجربی ببین پشیموم نیستم ولی یه حسرت بزرگی شد برام . میرم مطب دکتر ، میرم بیمارستان عاشقشم . ی بار مامانم مریض بود بعد رفتم بیمارستان مامانما ول کردم رفتم همه جای بیمارستان را دیدم ، عشق میکنم وقتی لباس سفید میپوشم ، عاشق جراح قلب بودم ولی خب دیگه سرنوشت اینطوری رقم خورد ، تجربی ج اورده بودم تو هدایت تحصیلیم اونم بخاطر ریاضی مزخرفم بود ک پایین شدم وگرنه علومم خوب بود و گفتن که الف و ب باید ثبت نام بشن بعد اگه جا بود نوبت شما میشه ک دیگه از بس متقاضیان دبیرستان زیاد بود برای من جا نشد و اینکه گفتن باید بری غیر انتفاعی ک هزینه اش را متاسفانه نداشتیم و این شد یه حسرت پزشکی و داغ اش ب دلم موند
اما خب پزشکی من واقعا عاشقش بودم و بازی های بچگیم همیشه دکتر بازی بود حتی اسباب بازیم هم لوازم پزشکی بود و هنوزم دارمش و هرشب گریه میکنم باهاشون . ولی نمره ریاضیم باعث شد زندگیم تغییر کنه
الان انقدر اعصابم خورده بخاطر این قضیه و هر شب به خودم فحش میدم و خودما خورد میکنم ، میتونی یکم باهام همدردی بکنی؟ الان شما رشته ات حسابداری بود واقعا راضی بودی ، انقدر خسته شدیم ک میخوام فرار کنم خیلی فشار رومه