کنار خونمون هیته و دارن نوحه میخونن دلم واسه مامانم خیلی تنگ شده انگار بغض همه وجودمه و گرفته یاد روزای محرم میوفتم که باهم میرفتیم بیرون یاد شام غریبان که همیشه نیت داشت دوتا شمع روشن کنه من بااین غم چیکار کنم خواهرمم که نامزد داره چندوقت دیگم میرع سرخونه زندگیش من خیلی تنها میشم بارفتن مامانم خیلی تنها شدم حالم خیلی بده
تا جاي ممكن سعي كن از چيزايي كه غم و غصه رو يادت مياره دوري كني . اين چند روز اگر ميتوني برو شهرستان . بزار اين حال و هواي ماه محرم تموم بشه . وقتي غم و غصه زياد ميشه آدم گريه ميكنه . دوپامين اضافه از طريق اشك چشم تخليه ميشه و آدم سبك ميشه . ولي بعدش نبايد دوباره بشينيم خاطراتمونو مرور كنيم كه دوباره ميزان دوپامين زياد بشه . تا ميتوني از يادآوري خاطرات دوري كن .