میگه شب رو بخابیم خونشون من واقعا سختمه خونه با لباس در حد شوتک میگردم سخته بخابم با شلوار و اینکه میگه اتاق نخابیم همه باهم پذیرایی
من یدونه برادر شوهر هم دارم
چیکار کنم نمونیم
تو خونه خودم راحتم برای خاب اصلا
صبح جای دیگه بیدار بشم کسل میشم
و راهمون دور نیست و میتونیم صبح بیاییم