انگار مامانم رفته بازار منو نبرده
برف اومده تا زانو ولی مدرسه هارو تعطیل نکردن
انگار همه دوستام افتادن کلاس a و من کلاس b
انگار نقاشی ۱۹ گرفتم
انگار همه اردو رفتن جز من
انگار جوجه کبوتریم که از درخت بلندی افتاد
انگار اشکیم که تو چشم لبریز شد ولی نیفتاد
انگار دیوار فرسوده اییم در حال سقوط
انگار دختریم که یادگاری عشقش گم شد
انگار بچه ایم که مامانش بهش گفت:دیگه مامان تو نیستم
انگار...