2777
2789

مابدی نکردیم..نشکوندیم..و نرسیدیم 

ولی دیدیم بد کردن و رسیدن..

کی میدونه..شاید بد خوب باشه..شاید عمریه داریم  اشتباه میریم...

در گذر این هشت سال، نهال وجود کودکم را با دستان خالی آبیاری کردم، در حالی که ریشه هایم در خاک تنهایی فرو رفته بود. هر خنده اش، جانی دوباره بود در رگ های خستگی ام و هر قدمش، فتح قله ای دست نیافتنی. پدری که در نقش مادری فرو رفت، نه برای پر کردن جای خالی، که برای خلق عشقی بی بدیل. اینک، قامتِ فرزندم، گواه ایستادگیِ من است و لبخندش، پاداش تمام سختی ها.

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

منم گاهی وقتاباخودم میگم چقدبم دیدی کردن بعدمیرن سفرهای زیارتی چقدازدستشون گریه میکردم میدیدم هرروزشادخرم روزب روزهم جون ترمیشن میگم شایدبدی کنی بیشترخیرببینی شایدحق گسی روبخوری بیشترخدابت نظرکنه نمیدونم بقول توشایدماداریم اشتباه میکنیم هرکی بدی کنی ینی صبابش بیشترمیشه

ب كجا رسيدن 

به همه چیز...

در گذر این هشت سال، نهال وجود کودکم را با دستان خالی آبیاری کردم، در حالی که ریشه هایم در خاک تنهایی فرو رفته بود. هر خنده اش، جانی دوباره بود در رگ های خستگی ام و هر قدمش، فتح قله ای دست نیافتنی. پدری که در نقش مادری فرو رفت، نه برای پر کردن جای خالی، که برای خلق عشقی بی بدیل. اینک، قامتِ فرزندم، گواه ایستادگیِ من است و لبخندش، پاداش تمام سختی ها.

باید روش زندگی کردن باز نگری بشه...شایدهم چیز درست شد

در گذر این هشت سال، نهال وجود کودکم را با دستان خالی آبیاری کردم، در حالی که ریشه هایم در خاک تنهایی فرو رفته بود. هر خنده اش، جانی دوباره بود در رگ های خستگی ام و هر قدمش، فتح قله ای دست نیافتنی. پدری که در نقش مادری فرو رفت، نه برای پر کردن جای خالی، که برای خلق عشقی بی بدیل. اینک، قامتِ فرزندم، گواه ایستادگیِ من است و لبخندش، پاداش تمام سختی ها.

والا ما کاری نکردیم بهمون گفتن هرزه دختره داد حامله شد سقط کرد ازدواج کرد اون شده پاک دامن 

همینو میگم دیگه هرچی خوب تر حرف حدیث بیشتر 

در گذر این هشت سال، نهال وجود کودکم را با دستان خالی آبیاری کردم، در حالی که ریشه هایم در خاک تنهایی فرو رفته بود. هر خنده اش، جانی دوباره بود در رگ های خستگی ام و هر قدمش، فتح قله ای دست نیافتنی. پدری که در نقش مادری فرو رفت، نه برای پر کردن جای خالی، که برای خلق عشقی بی بدیل. اینک، قامتِ فرزندم، گواه ایستادگیِ من است و لبخندش، پاداش تمام سختی ها.

والا ما کاری نکردیم بهمون گفتن هرزه دختره داد حامله شد سقط کرد ازدواج کرد اون شده پاک دامن  


تومنی یامن توام شایدتوغریب بت گفته دلت نسوخت ولی من بابام هرروزبم میگفت ج نده 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

بیبی چک

artin95 | 5 دقیقه پیش

زبان❤️🎀

starrrrr00 | 1 دقیقه پیش
2791
2779
2792