بابای من لقمه از دهن ما در میاره میخوره
معتادم هست ۲۴ ساعت پای پیکنیکه زبونشم رومون درازه رو سرمونم سواره
ب امام حسین ک نزدیک محرمشه خیلی مهربون بود خیلی دلش پاک بود خیلی ب خدا وهمچی اعتقاد داشت فقد معتاد شده بود ک ن خاهرش ن برادرش ن مادرش ن مامانم داداشم اهمیت ندادن منم ی زن بایه بچه یتیم تنها کاری ک کردم بردمش دکتر مریض بود هیشیکی نبردش اونم همش میگف دخترم بعد خدا تووامید منی وگریه میکرد جلوم اخ بنمیرم هرجا دردو دلی داشت اول بمن میگفت نمیدکنم چرا وقتی فوت شد نکفتم ببزددش دکتر هوب شدم شوکه بودم حالا از فکرش ک نکنه زنده بوده دارم میمیرم😭
عزیزم خدا رحمتش کنه واقعا بغضم گرفت باخوندن تاپیکت
بابات دختر مهربونی مثل تو داشته که انقدر بفکرشه و خوبیهاش ازیادش نمیره مطمئن باش جاش خوبه وبهتر ازاینجاس
روحش شاد🌹🙏
خدا به دلت آرامش بده😔
داغ پدر خیلی سخته
روح پدر بزرگوارت قرین رحمت حق
ولی مطمئن باش روحش در سرای باقی در آرامشه
گلم انقدر عذاب وجدان نداشته باش میگن اگه قلب وایسه فقط سه دیقه وقت واسه احیاش هست
پدرت الان جاش خوبه و تورو داره میبینه واسش خیرات بده و تا میتونی صلوات بفرست
منم به نیتش ۱۰۰صلوات میفرستم انشالله هدیه بشه به روحش
