2777
2789

دوست من

من نمی دانم چگونه کمکت کنم

نمیدانم چگونه دردت را کم کنم

نمیدانم چگونه سردرد، ترس، اندوه و اشتیاقی را که اعماق وجودت را می‌سوزاند از میان بردارم

من هم این مهمانان را می‌شناسم

و هرگز راهی را نیافتم که آن‌ها را در خودم نابود کنم

من هم به اندازه شما شکسته و گم‌ گشته هستم

بله، من هم احساس تنهایی و اشتیاقی را که از آن صحبت می‌کنید می‌شناسم

من سال‌ها از دردهایم فرار کردم

همه راه حل‌ها را امتحان کردم و اعتیاد را نیز امتحان کردم

تلاش کردم تا تنهایی‌ام را با الکل، سک س و غذا از میان بردارم

سعی کردم تا با شلوغ کردن اطرافم با آدم‌ها، حواسم را پرت کنم.

به انسان ها عادت کردم اما همچنان تنهایی مرا تسخیر می‌کرد

تلاش کردم تا با مذهب، معنویت، تعصب، باور و امید واهی خودم را هیپنوتیزم کنم

زمان‌هایی بود که بسیار به خودکشی نزدیک بودم

زمان.هایی که ظاهرا تنها جواب ممکن، خودکشی بود.

تلاش کردم تا با دارو تنهایی‌ام را از میان بردارم، نادیده‌اش بگیرم، خودم را در کار و فعالیت‌های بی فایده دفن کنم

به خودم التماس می‌کردم: فقط حرکت کن. نایست.

با این حال، تنهایی در نیمه شب در بر می‌زد

تنهایی‌ام را می‌دیدم که در خیال‌بافی‌های روزنه و کابوس‌های شبانه بر در می‌زد

آن قدر فرار کردم تا پاهایم زخمی و خونین شد

آن قدر فرار کردم که دیگر نمی‌توانستم فرار کنم

و سپس زندگی مرا وادار به توقف کرد

در میان بیماری، خستگی، و هجوم درد

تنها زمانی که توقف کردم، شفای من آغاز شد

من به سمت تنهایی خود بازگشتم و اجازه دادم وجودم را انباشته کند

فکر کردم که می‌میرم اما در بطن تنهایی، من فقط عشق یافتم و زندگی بیشتر و نور بیشتر

و اتصالی عمیق تر با لطف زندگی

این تاریکیِ درون من، تنها یک کودک گم شده بود که نیاز به عشق داشت

تنها بود و منتظر من بود

و این یک وصال زیبا بود

حالا من و تنهایی، با هم مانند «من یک نفر» زندگی می‌کنیم

با هم نفس می‌کشیم و با هم در میان علفزار راه می‌رویم

زیر آسمان می‌نشینیم و می‌خندیم و می‌گریم.

من عشق را در تاریکی یافته‌ام.

حالا دوست من

من در کنارت می‌نشینم، ساکن، حاضر، اینجا

من ترست را می‌بینم، شکستگی باشکوهت و قلب مشتاقت را می‌بینم و در برابر این هدایا، و این ابعادِ پر قدرت تو تعظیم می‌کنم.

من به توانایی تو برای ملاقات با خودت ایمان دارم.

خودت را ملاقات کن

من هیچ علاقه‌ای به اصلاح تو ندارم

نمی دانم چگونه کمکت کنم

اما در آن نقطه‌ی بیچارگیِ تو، شعله‌ي شفا را می‌بینم

نه من نمی‌توانم اصلاحت کنم

اما می‌توانم عاشقت باشم

همان قدر که عاشق خودم هستم

که بسیار زیاد است


جف فاستر

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

عشق


تعلق خاطر


احساسات


عواطف


 از ضعیف بودن نترس


 انقدر مغرور نباش که زیادی قوی باشی


 فقط به قلبت نگاه کن دوست من


 این بازگشت به خودت خواهد بود


 بازگشت به معصومیت


 بازگشت به معصومیت


 و اگر می خواهی، بخند


 اگر مجبوری،  گریه کن


 خودت باش


پنهان نکن


 فقط به سرنوشت ایمان داشته باش


 به حرفِ مردم اهمیت نده


 فقط راه خودت را دنبال کن


 تسلیم نشو و از فرصت استفاده کن


 برای بازگشت به معصومیت


 این آغازِ پایان نیست


 این بازگشت به خودت است


 بازگشت به معصومیت


 این بازگشت به معصومیت است



Enigma

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

سنگ داشتن

بیکش | 4 دقیقه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز