کافه دو طبقه بود و طبقه بالا هم چندمتر اونور تر از ما بود. هم ما میتونستیم طبقه بالا رو ببینیم، و هم کسایی ک اونبالا بودن میتونستن مارو ببینن، هستین تعریف کنم؟
بلی
کاش یه تیکه میزاشتی
خداییش مامانت باید خیلی پایه باشه باهاش بری کافه
من با مامانم رفتم فلافلی یه دختر و پسر اومدن نشستن تا دو هفته مامانم گیر میداد به من 🤣
مردم آزار😅
کی حوصله داره بمونه تا تعریف کنی
یه پسره تقریبا دو سه سال بزرگتر از خودم اونجا بود و کامل مشخص بود داشت همه رو دید میزد، صندلی مامانم پشتش به اونجا بود و مامانم نمیدید طبقه بالا رو،
اون پسره همش نگام میکرد و لبخند میزد،
هربار چشمم ناخوداگاه میفتاد تو چشمش میدیدم داره نگام میکنه😐
آخر سر ک بستنیمون تموم شد داشتیم میرفتیم دیدم اون پسره با اشارع منو ب رفیقاش نشون داد و خندیدن..
امیدوارم روزی برسه که اینجور اشخاصی همشون مرده باشن:*)
خخخ الان متوجه شدم چی میگی .
منم با دخترهام میرم کافه همچین موردهایی میبینم .
اتفاقا خودم دوس دارم با دخترهام برم ک مراقبشون باشم چون نمیتونم محدودشون کنم که نرن کافه برای همین با هم میریم .صاحب کافه میگفت دخترها با دوستاشون میان کافه برام جالبه دخترهای شما با مادرشون میان کافه.
دخترهامم نظرشون اینه ک با من کافه یا هر جای تفریحی برن .اگه دوستاشون و هم سن هاشون بیان منو مادرهاشون همون کافه یا رستوران میریم ی میز جداگانه میگیریم میشینیم .
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
38 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
