2777
2789
عنوان

شوهرم آبرومو برد 😐😐😐

811 بازدید | 23 پست

رفته بودیم مهمونی.به شوهرم گفتم مامانمو برسون خونشون دوباره برگرد پیش من مهمونی.

شوهرم رسما گف نمیرسونم😐

مادر بیچارمم خیره شده بود به من فهمید شوهرم میگه نمیرسونمش

به مامانم گفتم ببخشید مامان

مامانمم چیزی نگفت و پیاده رف خونه :))

دلم براش سوخت😑

حرصی شدم از شوهرم

همسرِ یک سرباز:)

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

همیشه هر خواسته ای از شوهرتون دارین تو پیام یا ببرینش ی گوشه بهش بگین ، چون مردا غیرقابل پیش بینی هستن 

منم‌گنهکار و ب دل عشق علمدار 💚 من از شلوار نود و پاره پوره رسیدم ب چادر ، فهمیدم چادر یادگار مادرم زهراست ، شاید تو تابستون گرمم بشه ولی می ارزه ب ی لبخند مهدی فاطمه س 💚 من با چادر هم همون دختر لاکچریه قبلی ام ، منتهی خودمو از چشمای هرز پوشوندم💚

خب چرا؟ 

خسته بوده؟ با چیزی باعث شده ک نرسونش؟ 

البته شمام باید رو ب رو مامانت نمیپرسیدی میبردیش تو اتاقی جایی بهش میگفتی ک مامانت متوجه نشه یا حداقل بتونی بهونه خستگیشو بیاری

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792