یه هفته س اومدم قهر.
حالا فردا شوهرم میخواد بیاد خونه ی بابام حرف بزنه
خیلی خجسته س میگه میخوام با اسب سفید بیام و من دیگه عوض شدم و ازین حرفا.
ولی من اصلا قصد برگشت ندارم و دارم دنبال خونه میگردم اینجا.
ولی بچه ها من اصلا حرف زدن بلد نیستم.
ولی همه بهم میگن تو انقد باهاش با آرامش حرف میزنی که اون فک میکنه شوخی میکنی.
فردا هم بیاد از الان ماتم گرفته م که چطوری باید حرف بزنم