2777
2789
عنوان

دلم با شوهرم صاف نمیشه

408 بازدید | 18 پست

شوهر من وقتی اومد خواستگاریم هیچی نداشت و هیچ حمایت مالیم نداشت پدرم نداشت دستشو بگیره چند سالی که پیش مادرش بوده همه درآمدش دست مادرش بوده که الان مادرشوهرش پس انداز زیادی داره الان از جوانی این کارو کرده با وجود این پدرم دستشو گرفت و بعد از ۵سال هم صاحب خونه شدیم و هم ماشین ولی در طول این چند سال خون دلها خوردم بخاطر دخالت ها و انتظارات خانواده شوهرم اکثرا مالی بود همیشه سواستفاده کردن و زخم زبان زدن و اذیت کردن 

خب این چه ربطی به شوهرت داره؟ 

مایه اصل و نسب در همه دوران زر است... آنکه صاحب زر است از همه بالاتر است... دود اگر بالا نشیند کسر شان شعله نیست... جای چشم ابرو نگیردگر چه اویالاتر است... شصت و شاهد هر دعوی بزرگی میکنن... پس چرا انگشت کوچک لایق انگشتری..... فولا دو آهن هر دواز یه کوه این برون.... آن یکی شمشیر گردد. دیگری نعل خر است... صاعب عیب خود گو عیب مردم را نگو... هر که عیب خود گوید از همه بالاتر است

دو سال پیش ک خونه خریدم خواهرشوهرم از سر حسادت دعوایی راه انداخت و دروغای زیادی ب من بست و حتی ب پدر و مادرم زنگ زد و جار زدن ک توهین می‌کنه و ای و من صدای ضبط شدش رو دارم که باعث شد خونواده شوهرم همه علیه من و شوهرم بشن و خیلی توهین کنن

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من منتظر بودم صدا بفرستن این خانم فقط قصد داشت کار ب جای باریک بکشه بعدش گفت شوهرم اومده حذفش کردم چ ربطی داشت بعدش شوهرم گفت رودرو میکنم ببینم حرفاش درسته منم گفتم از هر راهی بگی حاضرم گفت تلفنی گفتم باشه

وقتی شروع کرد حرف زدن یک دنیا دروغ ب من بست منم گفتم از خدا بترس و آدم دروغ گو رو نفرین میکنم من تحمل این رفتار ها رو ندارم و میرم اونم گفت برو و ما از روز اول تو رو نخواستیم و تو سیاهی و قدمت سیاهم بوده و سابقه تو درخشانی و تو سابقه خرابی و شوهرم گوشی رو قطع کرد

متن رو اول بنویسین بعد تاپیک بزنین و کپی کنین توی تاپیک اینجوری خواننده بیشتری پیدا میکنین .  

 به دریا رفته میداند مصیبتهای توفان را                                   .پیاده رفته میداند به سر شوق دل و جان را

الان من با این خانم حرف نمی‌زنم دو ساله نیمدن دیدن خونم حتی برادری ک ربطی به قضیه نداشته و شوهرم هم دو سر هیچی منو برده خونه بابا سر اینکه میگم چرا وقتی ب خونوادت پول میدید ب من نمیگی ک بقیه بهم بگن میگه تو رو نمی‌خوام و خونوادش هم میگن تو هیچی تو این زندگی نداری

اگر مثل این چندخط که نوشتی به شوهرت هم بروش میاری که هیچی نبوده و پدر شما کمکش کرده  که کار شم ...

ب روش نمیارم خانواده شوهرم کلا چشمشون دنبال مال این و اونه

هرکس تنها بره قاضی پیروز برمیگرده . اینجا همه فقط حرفهای شما رو میشنون و قضاوت درستی نمیتونن بکنن . به جواب های اینجا قناعت نکن . 

 به دریا رفته میداند مصیبتهای توفان را                                   .پیاده رفته میداند به سر شوق دل و جان را
هرکس تنها بره قاضی پیروز برمیگرده . اینجا همه فقط حرفهای شما رو میشنون و قضاوت درستی نمیتونن بکنن . ...

عزیزم برای دل خودم نوشتم خیلی عذاب کشیدم تو این زندگی کسی تا جای کسی نباشه درک نمیکنه نخواستم کسی قضاوت کنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز