امشب خونه ی یکی از اشناهامون دعوت بودیم..
وضع مالیشون خوب و اوکیه مام تعدامون زیاد نبود کلا سرجمع ۸نفری میشدیم
سفره رو که پهن کردن از خوده سفره گرفته تا لیوان و بشقاب و حتی قاشق کلا همه چی یه بار مصرف!!
باد کولر میخورد پخش و پلا میشدن بچشو مامور گرفتن لیوان و ظرفا شده بود..
من واقعاا بهم برخورد و نتونستم لب بزنم..
به احترام بقیه رو سفره نشستم ولی آبم نتونستم بخورم..
خیلی بهم برخورده خوابم نمیبره
اخه نه تعداد زیاد بوده ک از ظرف شستنش بترسه
نه تابحال بی احترامی یا پذیرایی بدی کرده بودیم ازشون..