خانوما خونواده شوهر من خونه ی هرکی میخان برن یا وقتی ما دعوتیم به ما چسبیدن.ینی میان میگن مثلا تایم ازاد کنید فلان وقت بریم خونه فلانی!از طرفی من بدم میاد و میگم بچه کوچیک نیسم با بزرگترام برم!از طرفی شوهرم هرچی بهش اینو میگم باز موقع تایم خالی کردن باهاشون مشورت میکنه.....چیکار کنم
کاری نمیشه کرد
هر چی بگی بد میشی
با سیاست رفتار کن
چاره ای نیست
اول باید وابستگی همسرت کم کنی که اونم زمان میبره و خیلی باید سیاست داشته باشی
وگرنه میشه اول اعصاب خوردیت
واییییییییی من از اینک بدون دعوت برم خونع یکی دیگ متنفرمممممم
و وقتایی ک مادرشوهرم میگ بریم خونه فلانی
دوتا قرص ارامبخش میخورم ک اعصابم اروم بمونه😊😊
از اونجایی ک من تجربشو دارم بت بگم میشه از این زاویه هم دید...بعضی خانواده ها کلا اینطورین با بچه هاشون میرن ی جا و معمولا دسته جمعی میرن خونه صاحبخونه. مثلا برادر خواهرا با بچه ها و عروس و داماداشون میرن خونه ی نفر
حق داری منم خوشم نمیاد اینجوری با همسرت صحبت کن با خوبی ومنطقی براش توضیح بده
شوهرم منم همینه دیگه اعصابم نمیکشه
نرو هیچ جا
یه مدت طولانی هیچ جایی نرو
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
