مامانم کلا انگار منو از سر راه پیدا کرده و مثل مادرای دیگه نیست
من مریض باشم گوشه خونه اصلا توجه نمیکنه
غذایی اگه خونه باشه تقسیم نمیکنه که منم بخورم درصورتی که بقیه مادرا از خودشون میگذرن برای بچه هاشون
خرجی اصلا بهم نمیده
خرید که اصلااااااا
مدام بهم بی احترامی میکنه
دندونام خرابه پول نمیده درست کنم اما خودش دماغشو عمل کرد و دندوناشو درست کرد
حتی چندبار منو از خونه انداخت بیرون
من چون جایی نداشتم برگشتم
گفتم اگه ازدواج کنم از چاله در میام میفتم توی چاه
حتی غذا هم نمیده بخورم یا دوست پسرم منو میبره بیرون یا خودم گهگاهی پروژه های دانشجویی قبول میکنم برای خودم خرید میکنم