چند روز پیش عروسی یکی از فامیلاشون بود همه اومدن خونه من آرایش کنن برن من تازه عروسم البته تک عروسشون هم هستم تو یه ساختمونیم مادر شوهرم نشست رو مبل در حال لاک زدن لاک ریخته رو فرشم کثیف شد دادم فرش شویی تازه فرشم آوردن الان امروز زنگ زده باز میگه تولد دختر خواهر شوهرمه خونه خودش نمی‌دونم چرا نمیگیره گفت میخام بیاد خونه مادر شوهرم بگیره زنا بالا مردا پایین ینی خونه من بیان کلی مهمون دعوت کردن چیکار کنم چ جوری بگم نهههه من نوکرشونم انگار تولد یکی دیکس من باید نوکری کنم تولد خودم دو نفری جشن گرفتم منو شوهرم تنها چ خبره چی غلطی کنم مزارم خونه من جشن بگیرننن😭😭😭
رو بدی سوارت میشن بگو نه
برای یه لاک فرشو دادی قالی شویی ارزششو داشت خب خراب میشه فرشت از هزینه ش که بگذریم🥴
بگو من از هفته قبل دوستامو دعوت کردم
ی بهونه ای بیار کنسل کن
اختیار خونع خودتم نداری؟
بگو مت تازه عروسم وسیله هام خراب میشه
به شوهرت بگو با ماماننش حرف بزنه
به شوهرت بگو.اون بگه
من اگه کسی خونم مهمونی و اینا بگیره ناراحت نمیشم خوشحال هم میشم دوتا وسیله چه ارزشی داره
ولی اگه خیلی حساسی به شوهرت بگو اگه قبول نکرد فرش و همه چیز رو جمعکن دست دوم بنداز
بگو اون تایم مهمون دارم .خونه خودتون بگیرید توی اتاقها
بگو شرمنده فراموش تازه شستم
خوشحال میشم مراسماتونو خونه خودتون بگیرید
ای وای . هر جور شده کنسل کن که عادت میکنن از این به بعد
برای همینه میگن نزدیک مادرشوهر زندگی نکنین. خیلیاشون از راه دور دخالت و اختیارداری میکنن چه برسه همسایه باشن
تو ی ساختمون نشستن همین مکافات ها رو هم داره
یعنی اختیار دار زندگیت هم نمیشی
الان چیزی ام بگی میگه از خونه بابات چی اوردی ک نگران خرابیشی
یه رو فرشی بنداز فرشاتو جمع کن بگو دادم شستن و نمیخوام دوباره کثیف شن مبلاتم ملحفه بنداز،همه اینا رو هم بنداز گردن شوهرت که مثلا اون گفته ندارم هزینه قالی شویی بدم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
20 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
25 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
