2777
2789
عنوان

روشنفکری یا بی سوادی؟

735 بازدید | 50 پست

خب دوباره سلام

بچه ها دیروز هم توی تاپیک قبل گفتم امروز هم میگم، یه سری کلمات زیبایی خاصی دارن، وقار دارن، پشتشون یه مفهوم عمیق هست

از این کلمات هر جایی استفاده نکنید، هر چیزی رو بیان نکنید، با استفاده از این کلمات در جای نادرست و نا به جا زیبایی کلمات رو ریختید بهم


قدیم فقط به افرادی میگفتن روشنفکر که درجات بالای داشتن، سواد بالایی داشتن، اهل شعر و ادب و کتاب خوندن بودن، همه براشون بلند میشدن، بهشون احترام میذاشتن

نه به ادمایی که تنها کتابی که دستشون گرفتن کتاب درسیشون بوده، نه ادمایی که سطحی نگرن و به مفهوم عمیق جملات و کلمات دقت نمیکنن، نه کسایی ترجیح میدن به جای کتاب خوندن ساعت ها توی اینستا بچرخن، نه به ادمایی که ارزش های انسانی اشنا نیستن


روشنفکر در معنی میشه اندیشنده، متفکر، اندیشمند، اندیشه ور، عاقل یا کسی که میخواد یه دریچه جدید به روی انسان ها باز کنه

همش درگیر مشکلات جامعه هست و دنبال راه حل برای مشکلات و ناهنجاری های جامعه توسط گفتگو هست.

روشنکفرا کسایی هستن که با عقل و منطق جلو میرن نه با تعصب و بی فکری، اهل قضاوت عقلی و سنجش گرایانه هستن.

ما خودمون توی تاریخمون روشنفکرای بسیار مقتدری داشتیم که به پیشرفت ایرانمون کمک کردن، مثل صادق هدایت، فرخی یزدی، ملک الشعرای بهار میرزا اقا خان کرمانی، میرزا ملکم خان وعارف قزوینی، ایرج میرزا و......


خواهش میکنم نگید و به کلماتتون دقت کنید  

دلم میخواد یکی رو اونقدر بزنم اونقدر بزنم تا خونش بپاشه اینور اونور، بعدش تیکه تیکش کنم بندازمش سطل اشغال، تهشم همونجا بشینم گریه کنم که چرا اینکارو کردم/ یا دلم میخواد برم بالای کوه اونقدر جیغ بزنم تا تمام غم، درد، خشمایی که رها نکردم رو رها کنم، اونقدر جیغ بزنم تا خالی بشم، اونقدر جیغ بزنم تا از گلوم خون بیاد و اخرشم همونجا بیفتم بمیرم/ فقط دلم یه خونه توی یه جنگل بی نام و نشون و بی حاشیه میخواد که تا صد قدمیم هیچکس نباشه، کنار خونم یه رودخونه داشته باشم، دورو بر خونم پر از گلای قشنگ و خوشبو باشه، هر روز صبح با صدای گنجشکای اونجا بلند بشم، پاهامو توی اب تکون بدم، و موهامو رها کنم توی باد تا برقصن، فقط بخندم و بخندم، بدون فکر اینکه کی چه فکری میکنه دربارم، بدون اینکه استرس و اضطرابی داشته باشم، به دور از حملات عصبی و خشم و ناراحتی/میدونستین وقتی بچه میارید باید تربیتشم بکنید دیگه نه؟/امیدوارم روزی همه به این درک برسن که چه ازار کلامی و فیزیکی جرمن، در برابر این ادما و این ازار اذیتا سکوت نکنیم، همونجا فریاد بزنیم و بدونیم که هیچکس قرار نیست با جواب ندادن به این ادما به ما بگه با حیا و خانم و به به چه چه کنه
يه بيسواده روشنفكر


  

خوندی اصلا؟ :)

دلم میخواد یکی رو اونقدر بزنم اونقدر بزنم تا خونش بپاشه اینور اونور، بعدش تیکه تیکش کنم بندازمش سطل اشغال، تهشم همونجا بشینم گریه کنم که چرا اینکارو کردم/ یا دلم میخواد برم بالای کوه اونقدر جیغ بزنم تا تمام غم، درد، خشمایی که رها نکردم رو رها کنم، اونقدر جیغ بزنم تا خالی بشم، اونقدر جیغ بزنم تا از گلوم خون بیاد و اخرشم همونجا بیفتم بمیرم/ فقط دلم یه خونه توی یه جنگل بی نام و نشون و بی حاشیه میخواد که تا صد قدمیم هیچکس نباشه، کنار خونم یه رودخونه داشته باشم، دورو بر خونم پر از گلای قشنگ و خوشبو باشه، هر روز صبح با صدای گنجشکای اونجا بلند بشم، پاهامو توی اب تکون بدم، و موهامو رها کنم توی باد تا برقصن، فقط بخندم و بخندم، بدون فکر اینکه کی چه فکری میکنه دربارم، بدون اینکه استرس و اضطرابی داشته باشم، به دور از حملات عصبی و خشم و ناراحتی/میدونستین وقتی بچه میارید باید تربیتشم بکنید دیگه نه؟/امیدوارم روزی همه به این درک برسن که چه ازار کلامی و فیزیکی جرمن، در برابر این ادما و این ازار اذیتا سکوت نکنیم، همونجا فریاد بزنیم و بدونیم که هیچکس قرار نیست با جواب ندادن به این ادما به ما بگه با حیا و خانم و به به چه چه کنه

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

حقققق

پیر شدم از بس دونه دونه رو ملت ریپلای کردم  

دلم میخواد یکی رو اونقدر بزنم اونقدر بزنم تا خونش بپاشه اینور اونور، بعدش تیکه تیکش کنم بندازمش سطل اشغال، تهشم همونجا بشینم گریه کنم که چرا اینکارو کردم/ یا دلم میخواد برم بالای کوه اونقدر جیغ بزنم تا تمام غم، درد، خشمایی که رها نکردم رو رها کنم، اونقدر جیغ بزنم تا خالی بشم، اونقدر جیغ بزنم تا از گلوم خون بیاد و اخرشم همونجا بیفتم بمیرم/ فقط دلم یه خونه توی یه جنگل بی نام و نشون و بی حاشیه میخواد که تا صد قدمیم هیچکس نباشه، کنار خونم یه رودخونه داشته باشم، دورو بر خونم پر از گلای قشنگ و خوشبو باشه، هر روز صبح با صدای گنجشکای اونجا بلند بشم، پاهامو توی اب تکون بدم، و موهامو رها کنم توی باد تا برقصن، فقط بخندم و بخندم، بدون فکر اینکه کی چه فکری میکنه دربارم، بدون اینکه استرس و اضطرابی داشته باشم، به دور از حملات عصبی و خشم و ناراحتی/میدونستین وقتی بچه میارید باید تربیتشم بکنید دیگه نه؟/امیدوارم روزی همه به این درک برسن که چه ازار کلامی و فیزیکی جرمن، در برابر این ادما و این ازار اذیتا سکوت نکنیم، همونجا فریاد بزنیم و بدونیم که هیچکس قرار نیست با جواب ندادن به این ادما به ما بگه با حیا و خانم و به به چه چه کنه
فقط یه احمق میتونه یه احمق دیگه رو روشنفکر خطاب کنه

قشنگ بود

یادداشت میکنم تو دفترم

خیلی خوشم اومد

دلم میخواد یکی رو اونقدر بزنم اونقدر بزنم تا خونش بپاشه اینور اونور، بعدش تیکه تیکش کنم بندازمش سطل اشغال، تهشم همونجا بشینم گریه کنم که چرا اینکارو کردم/ یا دلم میخواد برم بالای کوه اونقدر جیغ بزنم تا تمام غم، درد، خشمایی که رها نکردم رو رها کنم، اونقدر جیغ بزنم تا خالی بشم، اونقدر جیغ بزنم تا از گلوم خون بیاد و اخرشم همونجا بیفتم بمیرم/ فقط دلم یه خونه توی یه جنگل بی نام و نشون و بی حاشیه میخواد که تا صد قدمیم هیچکس نباشه، کنار خونم یه رودخونه داشته باشم، دورو بر خونم پر از گلای قشنگ و خوشبو باشه، هر روز صبح با صدای گنجشکای اونجا بلند بشم، پاهامو توی اب تکون بدم، و موهامو رها کنم توی باد تا برقصن، فقط بخندم و بخندم، بدون فکر اینکه کی چه فکری میکنه دربارم، بدون اینکه استرس و اضطرابی داشته باشم، به دور از حملات عصبی و خشم و ناراحتی/میدونستین وقتی بچه میارید باید تربیتشم بکنید دیگه نه؟/امیدوارم روزی همه به این درک برسن که چه ازار کلامی و فیزیکی جرمن، در برابر این ادما و این ازار اذیتا سکوت نکنیم، همونجا فریاد بزنیم و بدونیم که هیچکس قرار نیست با جواب ندادن به این ادما به ما بگه با حیا و خانم و به به چه چه کنه
چيو😐

متن به اون بلندی رو

دلم میخواد یکی رو اونقدر بزنم اونقدر بزنم تا خونش بپاشه اینور اونور، بعدش تیکه تیکش کنم بندازمش سطل اشغال، تهشم همونجا بشینم گریه کنم که چرا اینکارو کردم/ یا دلم میخواد برم بالای کوه اونقدر جیغ بزنم تا تمام غم، درد، خشمایی که رها نکردم رو رها کنم، اونقدر جیغ بزنم تا خالی بشم، اونقدر جیغ بزنم تا از گلوم خون بیاد و اخرشم همونجا بیفتم بمیرم/ فقط دلم یه خونه توی یه جنگل بی نام و نشون و بی حاشیه میخواد که تا صد قدمیم هیچکس نباشه، کنار خونم یه رودخونه داشته باشم، دورو بر خونم پر از گلای قشنگ و خوشبو باشه، هر روز صبح با صدای گنجشکای اونجا بلند بشم، پاهامو توی اب تکون بدم، و موهامو رها کنم توی باد تا برقصن، فقط بخندم و بخندم، بدون فکر اینکه کی چه فکری میکنه دربارم، بدون اینکه استرس و اضطرابی داشته باشم، به دور از حملات عصبی و خشم و ناراحتی/میدونستین وقتی بچه میارید باید تربیتشم بکنید دیگه نه؟/امیدوارم روزی همه به این درک برسن که چه ازار کلامی و فیزیکی جرمن، در برابر این ادما و این ازار اذیتا سکوت نکنیم، همونجا فریاد بزنیم و بدونیم که هیچکس قرار نیست با جواب ندادن به این ادما به ما بگه با حیا و خانم و به به چه چه کنه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792