2777
2789
عنوان

بیاین نقش بازی کنیم

168 بازدید | 52 پست

انگار  باهم  زندگی میکنیم

. 눈에 눈물이 없다고 해서 마음이 울지 않는 것은 아닙니다🤍🔗 ^^ . . صرفا چون چشاش اشکی نیست دلیل نمیشه که قلبش گریه نکنه! 🙂🫀🤡️ 

صدای تلویزیون کم کن کر شدم🙄

زنده باد اشتباهات من...که بی‌پروا بهت گفتم دوستت دارم وُ تو رَم کردی... که خلافِ نظرِ خانواده رفتم دنبال علاقه‌م و بعد با مغز خوردم زمین وُ برگشتم وُ از صفر شروع کردم که شب امتحان نشستم فیلم دیدم و رفتم چرخیدم الکی وُ بعدش گند زدم. که بی‌حساب کتاب پولامو خرج کردم وُ خوردم به یه پیسیِ سنگین.که گفتم رفیقمه،از گوشت و پوست و خون گذاشتم براش اما همون آدم با پوستی که از من کَندن واسه خودش پیراهن دوخت...ببین هر طوری دلت می‌خواد قضاوتم کن. اما تو چه میدونی من اون لحظات چقدر زندگی کردم!زنده باد اشتباهات من. که توی تنهایی بغلشون می‌کنم. یه بغلِ محکم... اونا سهم منن از زندگی. من اون لحظات احساس زنده بودن داشتم. میفهمی؟؟؟؟؟؟

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

کی اون مانتو کتی منو برداشته😏

گاهی فرصت باهم بودن کمتر از عمرشکوفه  است شاید فردایی باشد ما نباشیم شاید باشیم و عزیزی نباشد قدر هم را بدانیم...                                     ‌‌‌      لطفا برای دل شکستم مهربونا یک صلوات هدیم کنید     
کی اون مانتو کتی منو برداشته😏

دیروز تن نازنین ( اسی )دیدم

زنده باد اشتباهات من...که بی‌پروا بهت گفتم دوستت دارم وُ تو رَم کردی... که خلافِ نظرِ خانواده رفتم دنبال علاقه‌م و بعد با مغز خوردم زمین وُ برگشتم وُ از صفر شروع کردم که شب امتحان نشستم فیلم دیدم و رفتم چرخیدم الکی وُ بعدش گند زدم. که بی‌حساب کتاب پولامو خرج کردم وُ خوردم به یه پیسیِ سنگین.که گفتم رفیقمه،از گوشت و پوست و خون گذاشتم براش اما همون آدم با پوستی که از من کَندن واسه خودش پیراهن دوخت...ببین هر طوری دلت می‌خواد قضاوتم کن. اما تو چه میدونی من اون لحظات چقدر زندگی کردم!زنده باد اشتباهات من. که توی تنهایی بغلشون می‌کنم. یه بغلِ محکم... اونا سهم منن از زندگی. من اون لحظات احساس زنده بودن داشتم. میفهمی؟؟؟؟؟؟
دلم نمیخواد تو برو تو اتاقت درم ببند

واستا مامان بگم بهت غذا نده لجباز....ایش

زنده باد اشتباهات من...که بی‌پروا بهت گفتم دوستت دارم وُ تو رَم کردی... که خلافِ نظرِ خانواده رفتم دنبال علاقه‌م و بعد با مغز خوردم زمین وُ برگشتم وُ از صفر شروع کردم که شب امتحان نشستم فیلم دیدم و رفتم چرخیدم الکی وُ بعدش گند زدم. که بی‌حساب کتاب پولامو خرج کردم وُ خوردم به یه پیسیِ سنگین.که گفتم رفیقمه،از گوشت و پوست و خون گذاشتم براش اما همون آدم با پوستی که از من کَندن واسه خودش پیراهن دوخت...ببین هر طوری دلت می‌خواد قضاوتم کن. اما تو چه میدونی من اون لحظات چقدر زندگی کردم!زنده باد اشتباهات من. که توی تنهایی بغلشون می‌کنم. یه بغلِ محکم... اونا سهم منن از زندگی. من اون لحظات احساس زنده بودن داشتم. میفهمی؟؟؟؟؟؟
دیروز تن نازنین ( اسی )دیدم

خوب لباس منو صاحب شده😑

گاهی فرصت باهم بودن کمتر از عمرشکوفه  است شاید فردایی باشد ما نباشیم شاید باشیم و عزیزی نباشد قدر هم را بدانیم...                                     ‌‌‌      لطفا برای دل شکستم مهربونا یک صلوات هدیم کنید     
انقدر نیاین تو اتاقم چند بار بگم به وسایلام دست نزنین؟ 

اتاق منو تو نداریم

گاهی فرصت باهم بودن کمتر از عمرشکوفه  است شاید فردایی باشد ما نباشیم شاید باشیم و عزیزی نباشد قدر هم را بدانیم...                                     ‌‌‌      لطفا برای دل شکستم مهربونا یک صلوات هدیم کنید     
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز