الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
گلبهار رو یادمه پزشک قانونی رو نمی دونم راست میگفت یا نه
یه احمق زنگ زده بود ب محل کار خانومه تو پزشک قانونی ابروشو برده بود
اینجا اصلا هیچی از محل و کار و مشخصاتتون نگین خیلی ادمای بیچاره ای هستن دنبال خراب کردن مردم
ازاد شو از بند خویش زنجیر را باور نکن💚 اکنون زمان زندگیست تاخیر را باور نکن 💚حرف از هیاهو کم بزن از اشتی ها دم بزن 💚از دشمنی پرهیز کن شمشیر را باور نکن 💚خود را ضعیف و کم ندان تنها در این عالم ندان💚 تو شاهکار خالقی تحقیر را باور نکن💚 بر روی بوم زندگی هر چیز میخواهی بکش💚 زیبا و زشتش پای تو تحقیر را باور نکن💚 تصویر اگر زیبا نبود نقاش خوبی نیستی💚 از نو دوباره رسم کن تصویر را باور نکن 💚خالق تو را شاد افرید ازاد ازاد افرید💚پرواز کن تا ارزو زنجیر را باور نکن 💚از گرگ بودن دم نزن انسانمگاهی ارزوست 💚ما از خودی زخم میخوریم بند نفس یک تارموست💚 تو از جنس ما نیستی یک شب به فقرم سر بزن 💚مظلوم گر گشنه بود تیری خورد بر قلب من 💚
چند سال پیش یه کاربری بود به اسم قهوه تلخ .من نمیشناختمش . ولی کاربرا میگفتن مارو گول زده. انگار ادای روانشناسا رو درمیاورد و خیلیا بهش اعتماد کرده بودن. یه روز دیدم کل تاپیک ها درمورد قهوه تلخه . همه تعجب کرده بودن
داستان زندگیشو با چه اشک و اه و ماتمی نوشته بود که چه بدبختیای کشیده ما هم که دیگه یه چشمون اشک بود یه چشمون خون یه جا سوتی شو بچه ها گرفتن تاپیکو قفل کرد جواب سوال بچه ها رو نداد بعدم لغو کاربری زد و ترکید😒
من یکیو دنبال میکردم . با کلی بازدید یادمه قفل نمیکرد تاپیک رو جالب این بود بقیه هم هی شوهرشو لعن و نفرین میکردن که با این اینجوری میکنه / تهش یادمه نوشت مرسی که وقت گذاشتین بیکاران عزیزم همش سرکاری بود از حضورتون لذت بردم
خیلیام هستن چنتا اکانت دارن با اه و ناله ازینجا درامد دارن یکی بهش کمک میکرده بعد که کمکشو قطع کرده بود رفته بود دعوا که باید بهم کمک کنی و طلبکار بود
ازاد شو از بند خویش زنجیر را باور نکن💚 اکنون زمان زندگیست تاخیر را باور نکن 💚حرف از هیاهو کم بزن از اشتی ها دم بزن 💚از دشمنی پرهیز کن شمشیر را باور نکن 💚خود را ضعیف و کم ندان تنها در این عالم ندان💚 تو شاهکار خالقی تحقیر را باور نکن💚 بر روی بوم زندگی هر چیز میخواهی بکش💚 زیبا و زشتش پای تو تحقیر را باور نکن💚 تصویر اگر زیبا نبود نقاش خوبی نیستی💚 از نو دوباره رسم کن تصویر را باور نکن 💚خالق تو را شاد افرید ازاد ازاد افرید💚پرواز کن تا ارزو زنجیر را باور نکن 💚از گرگ بودن دم نزن انسانمگاهی ارزوست 💚ما از خودی زخم میخوریم بند نفس یک تارموست💚 تو از جنس ما نیستی یک شب به فقرم سر بزن 💚مظلوم گر گشنه بود تیری خورد بر قلب من 💚
یه زهرایی بود عاشق پسر خاله ش شده بود بعد رفت وآمدشون هم با خونه خاله ش زیاد بود ،عکس نامزدش رو از پشت سر گذاشته بود گفته بود این پسر خالمه و .... خیلی ها چند هفته درگیرش بودیم و در آخر اعتراف کرد