سلام مامانم اون موقع ها میگفت بابات یه وقتهایی از سوراخ سوزن رد میشه ولی بعضی وقتها از در دروازه هم رد نمیشه. اون موقع ها بهش میخندیدم حالا شوهر خودم همینطوریه. یه وقتهایی با یه سری درخواستهام که خیلی منطقیم نیست و من همینطوری مطرحش کردم موافقت میکنه، که شاخم درمیاد. یه وقتهاییم یه درخواست خیلی معقول و منطقی دارم که واقعا ضروریه ولی قبول نمیکنه.
حرمتها که شکسته شد
مسیح هم که باشی،
نمیتوانی دل شکسته را احیا کنی...
آنچه در دستت بود،
امانتی پنهان بود که حراج شد،
آنچه نباید بگویی گفته شد،
فاجعه را یک عذر خواهی درست نمیکند!
حرف، حرف ویران کردن دل است،
نه دیواری خراب کنی و از نو بسازی!