ما جایی قبلا میرفتیم فامیل نزدیک بودن بعد شب قبلش خانواده خانمش را دفوت میکردن فرداش ما را بعد سالاد شب قبل را برامون میذاشتن گاهی هم برنج شب قبل را گرم میکردن
یه بار کباب بدون برنج دادن همه خورد تو ذوقشون بخصوص بچه ها
یه بار از کربلا اومده بودن به همه مهمانها مهر کربلا دادن به غیر از من و مادرم
جای دیگه هم رفتیم قورمه سبزی پخت بس که گفت گوشت گرونه دیگه نمیشه جاش را خرید گذاشت تو یخچال ماست گرونه کوفت گرونه درد گرونه
حالا وشضعشدن توپ بودها یه بارم رفتیم خونه صون دسر را اورد سر سفره اخر دست که سفره را جمع کردن برداشت گذاشت یخچال