ببینید خیلی حرف بدی زدم دوستان؟؟؟
دیشب داشتم با دوستم چت میکردم که شوهرم گوشیو ازم گرفت و چتامون رو خوند خیلی بزرگش کرد از دیروز داره باهام جنگ میکنه...
ما کل دیروز رو سمت شوهرم مهمونی بودیم و من واقعا معذب بودم و اخر شب دیگه حوصلم نمیکشید دلم خونمونو میخواست...
بعد شوهرمم از دیشب شر بپا کرده که تو بی لیاقتی و منتظر بی احترامی های من به خانوادت بعد این باش