اول از همه سلام
من فقط یک جاری دارم که 8 سالی از من بزرگتره جفتمون پرستاریم
من دانشجو ام اون رسمی و 12 سالی میشه با برادر شوهرم ازدواج کرده من و همسرم هنوز یک ساله با همیم.
من هیچ کاری ندارمش دو تا بچه کوچیک داره اونقدر دوسشون دارم همش مواظبشونم براشون هدیه میخرم
ولی احساس میکنم چشم دیدنم رو نداره🙃
از بس بیکاری
خوب اگه چشم دیدنت رو نداره
هیچکار نکن فقط ازش فرار کن
بهتره باهاش خوب نشی
فاصله رو رعایت کن عزیزم
خیلی رسمی و محترمانه
چه اصراری داری خوب باشی خب
تو عادی باش اگه خواست عادی به رابطتون ادامه میدید نخواستم ک هیچی بهرحال ۸ سال اختلاف سنبتونه شاید نت نه بات ارتباط برقرار کنه
یعنی اپنقدر کمبود محبت داری که محتاج محبت جاری هستی؟؟؟
خوش به حال جاریت جاریه من فقط سعی میکنه منو از چشم همه بندازه دوراز جونت تومثل من خر نباش دوری و دوستی
تورووو خدااااا هیچ وقت هیچ وقت جاریتو دوستت ندون فقط به چشم یه جاری نگاهش کن یه ارتباط دور به دور داشته باش هیچ وقت هم باهاش درددل نکن هیچ وقت جاری محرم نمیشه
با جاری صمیمی نشو اصلا
ما پارسال عقد کردیم رفتیم کیش
هیچ خبری ازمون نگرفت روز آخر بچش زنگ زد گفت دلم براتون تنگ شده. آخر تابستون پارسال رفتن شمال. من به گوشی برادر شوهرم پیام دادم که ببخشید ما باهاتون خداحافظی نکردیم چون اصلا نفهمیدیم کی رفتین و ما یک داداشم بیشتر نداریم ای کاش میگفتین میخواین برین بیایم دم خونتون ازتون خداحافظی کنیم. انگار گوشیش دست جاریم بوده پیام داده به کسی ربطب نداره ما کی میریم و با هیچکس هم هماهنگ نمیکنیم. شما هم اصلا برامون مهم نیستین😐😐😐
والا من دوتا جاری دارم هیچ نقشی ن اونا توزندگی من ن من توزندگی اونا نداریم نمیدونم ازکی جاری انقد مهم شده
جاری مثل درخت کنار توالته هست ولی بدرد نمیخوره
