شوهرم با رفیقاش مجردی رفتن شمال
ویدئو کال داشتم باهاش حرف میزدم دلم براش تنگ شد😑😐دارم مث بچه ها گریه میکنم
خونه ام تنهام مامانم گف بیا خونمون ولی فاز خانوم بودن گرفتم گفتم میمونم خونه خودم
مث سگ ترسیدمممم پردع تکون میخوره😐
برو خونه مادرت اینا چرا تنها بمونی
عزیزم منم خونه تنهام چیزی نیست خیالاتی شدی😹☹️
من بیشترزندگیموتنهایی شبوصبح کردم ومیکنم نترس هیچی نیست بگیربخواب
نترس منم تنهام
ولی حتما به شوهرت پیام بده بگو ترسیدی و دلتنگی و.... نزار عادت کنه مجردی برع
کاش باهم میرفتید حداقل
دفه بعد تو هم برو تنها نباشی
خوبه ک نمیترسی
آره همش باهاش میحرفیدم
ن اولین بارش نیست
ما رفیقای مشترک داریم از دورانی ک هممون باهم دوسدختر دوسپسر بودیم همه ام باهم ازدواج کردن رفیقیم همه
با اونا رفته
ما زناشون قرار بود فردا شب پیش هم باشیم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
34 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
