چی بگم
ولی بنظرم همون موقع که فکر میکردی حالش خوب بوده بازم حالش خوب نبوده
من چی بگم که مادرم مهربون بود ولی انقدر از گذشته م خاطره ی غم انگیز دارم یعنی هم مهربون بود هم خیلی اذیتم میکرد
زخم زبون،کتک،تحقیر
له شدم تا بزرگ شدم
الان فهمیدم مامانم خودش مشکل داشته حتی بااینکه اصلا ظاهرش مثل خواهرت نبود
گاهی به یاد گذشته فقط میشینم گریه میکنم انقدر سخت گذشت