2777
2789
عنوان

چرا اینطوری شد

9 بازدید | 0 پست

سلام من یه دختر 20ساله که همسرم 30سالشه نزدیک یکساله عروسی کردم خونه ای من یه شهر دور از مامانمه من بعد از یه ماه اومدم خونه مامانم اونوقت دو روز بودم شوهرم اومد گفت میام دنبالت بعد من گفت چرا آخه گفت بهت عادت کردم گفتم خب نکن اینطوری من اذیت میشم خلاصه که خندید  بعدش گفت خب چی میخواستی از بازار گفتم لوازم آرایش رفتم در مغازه خواستم پیاده شم از ماشین گفتم کارت تو بده گفت خودت پول پس انداز داری که گفتم من اونا را خرج کردم چیزی لازم داشتم خریدم  گفت که تو هرچی میخری مسخره است  خلاصه که منم سکوت کردم رفتیم  سمت خونه مامانم که اونم قرار بود همونجا بمونه بعدش که من پیاده شدم اونم گاز گرفت رفت خونه داییش  به نظر شما مقصر منم  یا اون اخه چشمش به همون دیویست تومن پس انداز من بوده  خیلی خسیسه همسرم نمی‌دونم چطوری رفتار کنم  آخه به هیچکسی هم نمیتونم بگم تازه به بابام اگه بگم حقشو میزاره کف دستش اما  می‌دونم این کینه ای و نمیزاره  دیگه هیچکدوم از خانوادمو ببینم و به هیچ وجه جدا نمیتونم بشم فقط بگین چیکار کنم درست بشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز