حالم دست خودم نیست
...چند ساعتی شده که خبر اینکه بیمارستانه رو شنیدم نتونست چیزی آرومم کنه نه گریه نه بیرون ....
تصادف کرده ....چیزی که دلمو اتیش میزنه کادویی بود که واسم گرفته بود و روی دادنشو نداشت امروز به دستم رسید ...اخه نامرد چرا اینکارو کردی .... هم من و هم اون دخترو بدبخت کردی ...چیکار کنم اروم بگیرم واسه حال دلم دعا کنید .