من مشکلی دارم که هر روز ازارم میده
دو سال و نیم پیش پسر عموی ۲۰ سالم در اثر تصادف فوت کردن
۶ ماه بعد از فوتشون بنا به شرایطی تصمیم به ازدواج گرفتم و خب با هزار تا کش مکش از طرف خانواده پدریم و با اصرار خانواده همسرم (چون همسرم تک پسرشونه )من برا مراسم عقدم جشن تقریبا مفصلی گرفتن
اما خانواده پدریم واقعا مجلسو به کامم تلخ کردن (تاحدی که من برا روز ازمایش خونم به گریه افتادم ) همشون با لباس سیاه صورت های رنگ و رو رفته اومدن یه گوشه نشستن با قیافه های پکر بچه هاشونم کلا تو دست و پام بودن زمان رقص🙄
۶ماه گذاشته بودو اگه اون نوشون بود منم بودم
من از خانواده خود عموم انتظاری نداشتم اما از عمو و عمه های دیگم و پدر و مادر بزرگم واقعا دلگیرم
با اینکه همسرم و خانوادش و خانواده مادریم برام سنگ تموم گذاشتن
اما بعد ۲ سال که از مراسمم می گذره نمی تونم ببخشمشون
باهاشون معمولی برخورد میکنما ولی دلم نمی خواد ریختشونو ببینم
بعضی مواقه میگم شاید من خیلی حساس شدم حالا می خوام از شما بپرسم من حق دارم یانه ؟