باورم نمیشه انگار خواب میبینم خیییییلی خوشحالم حس یه زندانی رهاشده از زندان ابد رو دارم😊فکر کنید یه نفر چجوری میتونه اینقدر بد باشه وعرصه رو به همسرش تنگ کنه که طرف از خراب شدن زندگیش اشک شوق بریزه..معجزه ی خدا بود.لطف خدا بود توی خوابم نمیدیدم طلاقم بده ولی خدا خواست وشد.خدایا هزاران بار شکرت
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
هر چی بیش تر می گذره،بیش تر به این شعر می رسم که می گه:غرض رنجیدن ما بود از دنیا که حاصل شد....//خدا گر پرده بردارد ز روی کارِ آدم ها....چه شادی ها خورد بر هم....چا بازی ها شود رسوا....یکی خندد ز آبادی....یکی گرید ز بر بادی....یکی از جان کند شادی....یکی از دل کند غوغا....چه کاذب ها شود صادق....چه صادق ها شود کاذب....چه عابد ها شود فاسق....چه فاسق ها شود عابد....چه زشتی ها شود رنگین....چه تلخی ها شود شیرین....چه بالا ها رود پایین....عجب صبری خدا دارد که پرده بر نمی دارد!! //سر بر شانه ی خدا بگذار،تا قصه ی عشق را چنان زیبا بخواند که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت،به رقص درآیی،قصه ی عشق،انسان بودن ما ست!!//
لطفا قضاوت نکنید من مرد هستم و اینجام که بهتر بتونم درک کنم خانومهارو و در زندگی و عشقی که دراینده قراره به خانومم داشته باشم از این تجارب استفاده کنم و راه اشتباه نرم و عشقمو اذیت نکنم با رفتار و سخنانم و غیره