رفته بودیم مسافرت ی شهر دورررر از شهرمون
بعد این خانم سر دوسپسرش کلا چند روز اخرمسافرتو زهرمارم کرد بااینکه کنار اون چندتای دیگه هم داشت 
خلاصه دعوا کردیم بعدش باز من کوتاه اومدم گفتم بیا برگردیم این برگشت وسیله هامو داد کف دستم گفت چیه هیع بریم بریم راه انداختی من نمیام خودت برو منم گوشیمو زده بودن باهزار مکافات بدون گوشی بلیط رفت گرفتمو خلاصه اومدم تهران