قرار بود باهاشون بریم شمال این ماه ماشینمون خراب شد منتظرمون نموندن خودشون بلند شدن رفتن
چندین ساله همش میگم بیاین باهم بریم شمال تفریح
این ماه موتور ماشینمون خراب شد ولی اونا نتونستن منتظرمون بمونن باهم بریم شوهرم به داداشم گفته بود بمونیم سرماه بریم شمال اونم قبول کرده بود
حالا زنگ زده ما خودمون فردا میریم
انقد ناراحت شدم که نگو
حق دارم ناراحت شم یانه؟ شما جای من بودین ناراحت میشدین اصلا یامن زیادی حساسم؟