یه همکار دارم خیلی فازش منفیه و خیلی رک و تلخ حرف میزنه خیلی دوس دارم از این آدما دوری کنم ولی بخاطر کارم نمیتونم و مجبورم تحملش کنم
مثلا امروز داشتیم صبونه میخوردیم گفت: از همه آدما خسته شدم حوصله هیچ کس رو ندارم حتی تو رم بزور دارم تحمل میکنم
چند وقت پیشم گفتم بعد کار بریم بیرون یکم بگردیم، گفت : کم اینجا میبینمت.
کار که تموم میشه بیشتر وقتا خداحافظی نمیکنه
عید نوروز اصلا عید رو تبریک نمیگه .همش ما بهش تبریک میگیم و جالبه خیلی رک میگه من عید اصلا به محیط کار و همکارام فک نمیکنم و یادشون نمیوفتم که تبریک بگم
خیلی رک میگه من دوس ندارم تو سرویس( اتوبوس) کسی پیشم بشینه دوست دارم تنها باشم . بعضی وقتا جا نیست مجبورم پیشش بشینم
در کل ادم بدی نیست و خیلی هم سالم و مورد اعتماد و اهل پول قرض دادن فقط میناله که چرا ما باید همش سره کارباشیم و خانواده ها مون رو نبینیم و دائم میگه همه چی برام تکراری شده این چه زندگیه همش کار و قیافه تکراری همکارا
بخدا الان دارم به این فکر میکنم فردا باید با این کار کنم قلبم پیشش میگیره . دو ساله همکاریم ولی هرروز باهم نیستیم تو بعضی کارا باهمیم. خب اگه رک بودن خوبه منم باید خیلی رک بهش بگم منم از قیافه تو خسته شدم ولی واقعا دلم نمیاد باکسی این طور حرف بزنم . خودش هم میگه من زبون تلخی دارم