راس میگم.اوایل مشکل شدید داستیم  سر این مسئله.شوهر بیماری غذا داره.باید غذای خیلی خوب بخوره خونه نباشه رستوران میگیره.برنج ی بار ب طبعش نبود من دعوا کرد.هیچ جا نمیره حتی خونه مادرش چون غذاش قبول نداره.تفریح نمیبره ته تهش ی مسیر کوتاه ببره فقط رستوران میره.و غذا میخوره پامیشه میاد...زندگی من ب غذا خوردن تباه شد