تا بچه بودم فقط خونه مدرسه.سالی دو بار میرفتیم خونه مامان بزرگم فقط.ده سالم که شد داداشم شروع کرد که هییچ جایی نباید بری و اذیتم میکرد.شونزده سالگی شوهرم دادن .شوهرم بدتر از خودشون بود.هیج جا هیچ جا حق ندارم برم.ده ساله گذشته خونه مامانم دو کوچه اونورتره بدون خودش نمیزاره.شمارمو اجازه ندارم به هیچکی بدم.ارتباطمو با دوستام قط کرد.ارایشگاه سالی دوسالی یه بار برم پشت در میمونه تا کارم تموم بشه صد بارم پیام میده که بدو زود باش.تا حالا پام وارد یه باشگاه نشده😔دلم میخواد رانندگی یاد بگیرم خیاطی ارایشگری چیزی ولی اجازه ندارم با اینکه اوکجا محیط زنونس.