بچه ها من دیشب نزدیک ۲۰ نفر مهمون داشتم کلی هم بچه بود تا ساعت ۱۱ خوابیدم که سرحال باشم تا خونه رو جمع کنم(دیشب ساعت ۳خوابیدم)بعد تاالان تو آشپزخونه بودم که یهو گرم کن خراب شد کلی آب اومد و انگاری تو آشپزخونه بمب ترکید.
کل حال بهم ریخته بود حیاطم دیشب قلیون کشیدن که خیلی بهم ریخته هس
نمیدونستم مامانم میاد که یهو آومد و وضع خونه رو دید
کلی حرف بارم کردسلیقه نداری این وضع خونته بچه ها اصلا یه حرف های زد که اصلا تحملش ندارم
گفت نظم نداری بیخیالی من چیکار کنم آخه
بابا به پیر به پیغمبر مهمون داشتم