بعد از کلی کلنجار با خودم یه خواستگار راه دادم شرایط عالی ...ولی اون شب پدرم اخم کرده بود همین باعث شد که اونا دچار سوتفاهم بشن و فکر کنن پدرم خوشش از اونا نیومده ،امروز فهمیدم که ازدواج کرده و من میدونم با این پدرو مادر بدترین انتخابو تو زندگیم دارم.
پ ن :اتفاقات طی دوهفته اخیر رخ داده
پ ن۲:کلی رو خودم کار کردم و مشاوره رفتم تا از این فوبیا خلاص شم ولی....🤕