شوهرم با دوستای خانوادگی که میریم پیک نیک یا توی جمع های خانوادگی و مهمونی ها گوشه گیر و منزوی....و کلا از توی جمع رفتن بیزاره و هروقتم که میره تو جمع.سرش تو گوشیشه با کسی حرف نمیزنه.خستم کرده.
وقتی میریم طبیعت همه دارن میزنن میرقصن ولی او خستگیشو بهانه میکنه و میره یه گوشه ای میخوابه...
چکار کنم کسی توی موقعیت من بوده
تویی که داری امضامو میخونی دعام کن که محتاج دعاتم.🙏
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
احتمالا همونقدری هم که شرکت می کنه تو جمع های شلوغ برای شماست
رفیق میشه یه صلوات برا آقا صاحب الزمان بفرستی🥺💚 ما مازندرانی ها به دختر می گیم کیجا اما وقتی می خوایم دخترمون رو با پسوند عزیز ، جان ، نفس یا ... صدا کنیم و قربون صدقه شون بریم میگیم دِتِر 🥲🫀 مامان و باباهای مازندرانی خیلی به دختر هاشون میگن « این کاربری دست چند نفر است»
شوهر من در این حد نیست ولی در کل درونگراست جمعی که راحت نباشه زیاد تابع اون جمع نمیشه ولی جمع های خانوادگی و بعصی فامیل ها خیلی شاد و بشاشه میگه میخنده
❤خـدایقشنگم گشایشی ایجاد کن برای دلهایی که با بغض صدایت میکنند🌱
دقیقا ولی من توی جمع تنهام او یه گوشه ای قایم شده و از جمع فرار کرده چقدر متنفرم از شوهرم.الهی بی ...
اگه فقط برای همین قضیه هست
نزن این حرف رو عزیزم
مطمئنا درکش برای اطرافیان سخته
ممکنه بپرسند شوهرت افسرده ؟ از ما خوشش نمیاد ؟ ناراحته
می دونم شما هم حس معذب بودن داری
ولی اونم دست خودش نیست
تنهایی بیشتر در آرامشه
رفیق میشه یه صلوات برا آقا صاحب الزمان بفرستی🥺💚 ما مازندرانی ها به دختر می گیم کیجا اما وقتی می خوایم دخترمون رو با پسوند عزیز ، جان ، نفس یا ... صدا کنیم و قربون صدقه شون بریم میگیم دِتِر 🥲🫀 مامان و باباهای مازندرانی خیلی به دختر هاشون میگن « این کاربری دست چند نفر است»