شما هرچی بگی هرطوری بگی صحبت کردم
با ارامش باگریه با دعوا با جیغ با واسطه
بدی همسرم اینه حرف باید حرف خودش باشه
خیلی پیله میکنه پیله هم بکنه تا ب خواستش نرسه ول نمیکنه
خانوادشم اصلا دخالت نمیکنم ب پدرش میگم باهاش صحبت کن میگه ما دخالت نمیکنیم چون اخرش ما بده میشیم
پدر مادرخودمم پشت همسرم هستن
من این وسط موندم ب هرکسیم میگم من از اول گفتم بچه نباشه و اون قبول کرده میگه گذشته ها گذشته الان رو بچسب...
احساس تنهایی میکنم ب شدت خانوادمم باهام چپ افتادن