من کلا مدلم اینه باهمه خوبم ولی دوستای زیادی ندارم با کسی صمیمی نمیشم درحد ی اشنا میمونن
جزدونفر یکیشون از ۹ سالگیم هست ک زمین تا اسمون باهم فرق داریم ولی خیلی ماهه کلادختر خوبیه
یکیشونم از کلاس ۱٠ رفیقیم ینی س چهارساله ک این رفیق صمیمیمه
و این دوسال پیش ازدواج کرد ی مشکلی داره ک بخاطرش چندتا خاستگاراش نخواستن یا میترسید ازاین ک نتونه ازدواج کنه هروقتم حرفشو پیش میکشید تمام سعیمو میکردم ک بهش بفهمونم واقعا مشکل عجیبی نیست ک بخواد ب قول خودش بترشه همیشه سعی کردم حالشو خوب کنم تو هر شرایطی ن این باهمه همینجوریم خیلی مراقب حرفامم کسی ناراحت نشع
الان مشکل این ایشون از وفتی ازدواج کرده گیرداده ک ت چرا ازدواج نمیکنی چرا خاستگار نداری چون مث خودش یا خیلیا یک ریز درگیر اینچیزا نیستمو هی تا یکی پا پیش میزاره جار نمیزنم این فک میکنه کلا خاستگار ندارم خب ما کلا تا ی سنی خاستگار راه نمیدیم خانوادمون این جوریه اون چندنفریم ک بودن یا رلام بودن یا پسرای رفیقای مادرم ک اصن ب بابام اینا خبرم ندادیم فقط منو مادرم درجریانیم
این ب قول خودش از ۹ سالگی دیگ خاستگار راه دادن حالا فک میکنه چخبره
اون دفعه برگشته میگه سبزه ها سخت خاستگاردارن🤣🤣 واقعا نمیدونم چیبگم بهش
هیچ وقت نخواستم خودمو باهاش مقایسه کنم نمیگم قیافه فوق محشری دارم ولی صددرصد ازاون بهترم از هرنظر حالا نمیدونم چیبگم بهش واقعا ک ناراخت نشه ولی خودشو جمع کنه دیگ داره ازش بدم میاد