کسانی که بچه هاشون یا خودشون به جای رسیدن بیان لطفا

یک چیزی میگم راز موفقیت برادرم با بچه هاش رفیق انقدر رفیق که با دوستاشون جایی نمیرن زیاد چون با باباشون بهشون خیلی خوش میگذره

دوران ماها شاید با کلاس نرفتن و تلاش خودمون میتونستیم به یه جایی برسیم درست مثل خود من اونقدر قانع بودم و خودم درس خوندم آخرشم موفق شدم اما بنظرم الان رقابت شدیده فرزندت رو کلاس زبان حتمن بفرس اگر توی درسی ضعیفه براش معلم بگیر کلاس ورزش یا تقاشی بفرستش که از هم سن و سالاش عقب نمونه

نمیدونم موفقم یا نه 

ولی از شونزده هفده سالگی سر کار خوب رفتم به قولی تو شرکتی که وقتی اونجا بودم ، روزی چهار پنج نفر رزومه میاوردن ولی هیچکس قبول نمیشد 

و چیزی که مامانم و خودم خیلی بهش توجه داشتم سطح مهارتم بود 

مدام سراغ یاد گرفتن چیزای متفاوت بودم و حتی همین الان خیلی خیلی بیشتر از اطرافیانم تجربه دارم  

زبان انگلیسی خیلی مهمه و یه مهارت که بتونی خودت و توش بکشی بالا و سطح مهارتت و گسترش بدی 

و مدرسه و دانشگاه خوب 

بخاطر این موبایلا و فضای مجازیه اونقدر سرگرمشون کرده که فیزیکی بازی نمیکنن و کار نمیکنن بخاطر همینه سعی کن بفرستیش تشویقشم کن انگیزه میگیره

من خودم کلاس زبان میرفتم چون توی هر حرفه ای نیاز میشه ولی اینکه واسه هر درسی بری کلاس قبول ندارم بنظرم فقط وقت تلف کردنه 

خودجوش عشق نداشتم 

مهارتم تو حوزه گرافیکه و از بچگی مدام کلاسای مختلف میرفتم 

از نه سالگی هم نقاشی حرفه ای کار میکردم ، البته استعداد فوق العاده ای نداشتم 

دوازده سالگی اولین مدرکم گرفتم و اولش خودم ذوق داشتم بعدش ولی نه 

وقتی به مامانم میگفتم نقاشی نمیخوام برم میگفت راه نداره اصلااا ، باید بری 

حتی زبان ، 

تابستون یادمه هفت صبح میرفتم اموزشگاه و هشت شب برمیگشتم ، چهار روز در هفته 

البته بهم خوش میگذشت ، ولی خب خیلی سختم بود 

بعد از یه مدتی دیگه خودم راه افتادم وقتی دیدم همه جا ازم تعریف میکنن ، خودم شروع کردم چیزای جدید یاد گرفتن ،نرم افزار و زبان جدید و اینا 

مقاومت مامانا خیلی اثر داره ، خیلی خیلی 

اره البته خیلی استعدادای دیگه داشتم ، تو نقاشی خیلی استعداد چندانی نداشتم ، خیلی ها بودن که خیلی خیلی کارشون بهتر از من بود ولی درنهایت چون سختشون بود ول کردن و به هبچجا نرسیدن 

تلاش کردن خیلی زیاد تویه دوره زمانی واقعا ادم رو میسازه 

راز موفقیت همسر من داشتن معلم و مدیر خیلی عالی بود که دیدن هوش و استعداد سرشاری داره و ازش غافل نشدن میومدن خونشون بهش سر میزدن

چون همسرم زود یتیم شد و مادر بیسوادی هم داشته فقط مدیر و چندتا از معلم هاش باعث این شدند که تو مسیر پیشرفت بیفته و از استعدادش درست استفاده کنه