عمم بود😐
تو خواستگاری دیدم خدا رحمتشون کنه زن زیبا و شیرینی بودن
اولین بار بعد از ازمایش خون اومدیم خونه ما ناهار
اومن کمک من سیخ گرفت باهام و راجب ازدواج قبلیم ازم پرسید
چون من یه بار تو عقد جدا شده بودم ولی شوهرم مجرد بودش
ولی جور بدی حرف نزد منم ناراحت نشدم
این اولین مکالممون بود یادش بخیر
یادم نیست ب مولا
اولین بار خیلی راحت
گرم و صمیمی
خیلیم بهش زنگ میزدم و میگتمثل دخترم دوست داذم تیکه ای از جونمی🤗
حتی دوران عقد اینقد باهاش راحت بودم یبار بهش گفتم شماره کارت بدم پول میریزی گربه بخرم🤣🤣
توخواستگاری دیدم اولین بارصورتم روبوسید
دوست بودیم
حضوری دیدیم همو
مادرامون باهم قرار گذاشتن
استرس داشتم ولی معمولی حال و احوال کردم
بغلم کرد بوسم کرد گفت به حق فاطمه زهرا خوشبخت شید
من در رفتم بعدش دیگه😂😂
معمولی باش خودت باش . مودب باش و کم حرف ،،، نذار زیر زبونت حرف بکشه و تو هم سوالی نپرس فقط احوالپرسی ....
هرگز هرگز درد دل نکن و از خونوادت چیزی نگو چه خوب چن بد ، اصلا از خونوادت و طایفه ات هم مثال نزن که فلانی یبار اینجور کرد یا اینجور گفت ،،، سوالی در مورد رسم رسوم و مهریه فامیلات و ....پرسیدن چیزی نگو ، و همه چی رو به خونوادت بسپار ...
بهشون بفهمون که مطیع خونوادتی و بدون اطلاع اونا کاری نمیکنی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
32 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
