اولین باری که با مادرشوهرتون حرف زدید کی و چطوری بود
خصوصا اونایی که با شوهرشون دوست بودن بگن
احتمالا چند روز بعد باهاش تلفنی حرف بزنم خیلییی استرس دارم چطوری حرف بزنم چی بگم اصلا اون میخواد چی بگه😭
ول کن اصلا بهش فک نکن
مادرشوهرم خالم بود😌رااااحت😅
عمم بود قبلش همیشه حرف زدیم
جلسه خواستگاری 😑
دوست هم بودیم
دوست بودیم داشتیم تو میدون انقلاب می‌رفتیم، مامانشو دیدیم، سلام علیک کردیم. این اولین بار بود 😁
به هرحال حواست باشه صدی نود عقده ای وبدبخت هستن وشما را هوو می دونن
اولین بار توی خواستگاری دیدمشون
اومدن خواستگاری بعدش پدرشوهرم زنگ زد گفت یه زنگ به مادرشوهرت بزن حالش بپرس بگوکاری داری بیام انجام بده ازهمون اول کلفت میخواستن منم زنگ زدم کوتاه حالش پرسیدم وقطع کردم
هیچی رفته بودیم بیرون بعدم طبقه ی پایین شون دوتا از دوستامون هم تو راه بودن بریم ps بازی کنیم بعد یهو شوهرم گیر داد بیا بریم بالا مامانم ببینتت باهم آشنا بشید😑هی اصرار منم گریم گرفت گفتم میترسم متاسفانه خیلی از مادر شوهرم می ترسیدم بعد شوهرم عکسم رو نشون داده بود بهش بعدم تو خواستگاری دیدیم همو😂
ببین خودت باش قرار نیست نقش بازی کنی که تو رو بپسنده یا نه. اونی که باید تو رو بخواد، میخوادت.
نگران نباش. بهش فکر نکن.
اولین بار با خواهر شوهرم اومدن خونمون خودشون دوتا..اصلا حرف نزد با من..منم چیزی نگفتم
هیچی شوهرم برداشت آوردش خواستگاری همدیگرو دیدیم هیچی هم نگفتیم سلام و حال و احوال تلفنی من تا حالا با مادرشوهرم حرف نزدم آخه چی میخوای بگی پشت تلفن یه حال و احوال کن یخورده هم ناز کن بگو میخوام ادامه تحصیل بدم در مورد شرایطت حرف بزن
روزخواستگاری
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
5 ثانیه پیش
5 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
