سلام ،خلاصه بگم ،شوهرم ی جنس از پدرم خرید ،من بهش گفتم کاری ب خرید و فروش خانواده نداشته باش خودش اصرار داشت دیگه خرید و چک ۲۵ روز داد برا دیروز ،چون شوهرم بد حساب ،پدرمم مقرراتی من استرس داشتم چند مرتبه ب شوخی گفتم فلانی چک پدرم پاس کنه چون میخاد هزینه درمان مادرم و سیسمونی من بده ،تا آخر شب ساعت ۱۲ گفت ۳۰میلیون از چک بدم مابقیش باش کار کنم سود بدم گفتم ن نمیخاد پول بابام بده هر کار خودش میخاد بکنه منم حرص نده ب لحن بد هم نگفتم یهو گفت ریدم ب حلقت ،من شوک زده شدم گریه کردم و سکوت خوابیدم دیگه صبح محلش نزاشتم معذرت خواهی کرد فقط گفتم تو احترام منو نگه نداشتی ،چند بار هم جلو مادر خواهرش چاق بودنم مسخره کرده،دیگه از خونه رفت بیرون ،حالا بازم تو قیافه باشم یا ببخشم خیلی ناراحتم ناهار هم نزاشتم