امشب عقد دوستم با پسرعمم بود
یه دوست دیگه دارم اون خیلی عاشق پسرعمم بود حتی پسرعمم قبلا بهش نگاه خاصی میکرد اما بعدا کلا ماجرا عوض شد و با اون یکی دوستمون نامزد کرد ...
ما هر چهارتامون باهم هم کلاسی بودیم تو دانشگاه (پسرعمم و دوستام)
امشب تو عقد دوستم دعوت بود اما خیلی ناراحت بود قشنگ میدونستم تو دلش چخبره حتی همسرم میگفت کاش نمیومد حالش بدتر خراب شد اینجا
تا اینکه بعد از مراسم کادو و ...
یه همکلاسی دیگه داشتیم دوست صمیمی پسرعمم بود الانم کارمند شرکت نفته
مادرش و خواهرش اومدن کنار دوستم بهش کادو دادن پسره هم یه دسته گل اورد پیش مهمونا ازش خواستگاری کرد
واییییی حال دوستم داغووووون بغضش ترکید
حالا اون بدبختم فکر میکنه بخاطر اون خوشحاله از وقتی اومدم خونه فکرم درگیرشونه
هرچقدرم زنگ میزنم گوشی دوستم خاموشه