کلی گریه میکنه که نریم تو خونه انقد کلافه ام میکنه که گاهی میگم اصلا نبرمش بیرون به دردسر بعدش نمی ارزه اما هرروز میبرمش میگم گناه داره تو خونه بعد که برمیگردیم از دماغم درمیاره الانم دیگه هرچی نازشو کشیدم ول کن گریه نبود الهی بمیرم صدامو براش بلند کردم بدتر ترسید خیلی عذاب وجدان گرفتم اما خب ما مادرا هم یه صبری داریم دیگه🥺
عیب نداره
پسر منم همینه اگه خوراکی بخرم تشریف میاره تو خونه
چندسالشه؟؟
باید براش توضیح بدی
و وقتی مثلا رفتین پارک از یک ربع قبلش ذهنشو اماده کنی که باید برگردین خونه
دخترت چند سالشه
من هنوز میرم بیرون نمیخام بیام خونه
دختر منم همینه از خونه ی مادرم یا مادرشوهرم یا خواهرم که داریم برمیگردیم دوس داره بره خونه ی یکی دیگه
با اکراه میاد خونه اصلا دوس نداره
من امشب دخترم گریه کرد گفت بریم‌خمه خاله
من گفتم ن ایقدر بغض گریه کرد عقده ای شده بودند چون (خواهرزاده فضولع و پسررهست دوست ندارم دخترم کنارش باشه)
دلم سوخت ب دخترم بسی عقده کرد و حق حق کرد
فکنم براش کسل کننده بود
بمیرم
الان خوابیده. دلم میسوزه بهش
دیگه همین یخورد داد زدن هم نباشه مغز ادمو میخورن بیخودی به خودت عذاب وجدان نده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
24 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
